ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍ از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍  از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

خدایا
ممنون از این سالهایی که بر من زندگی بخشیدی
تا خودم را به خودت ثابت کنم
با این که از اولش هم میدانستی
همین دکلمه
ناسپاسی را سرایش می کند.
می دانی
درکش برایم سنگین است
که چگونه من و تو، ما می شویم؟!!
که این بهترینِ برکت است.
و تو
همچنان که همچنان
منتظر بازگشت من به سوی ما!
و من
بی خیالِ بی خیال...!
انگار نه انگار
از کجا آمده ام
آمدنم بهرِ چه بود...
____________ ____________
وبلاگ می‌نویسم قربة إلی الله... ان شاءالله
____________ ____________


فهرست موضوعی
محبوب ترین ها
پربحث‌ترین ها
آخرین خاطرات

۸۵ مطلب با موضوع «شعر وادب :: نثر» ثبت شده است

 گفتم پایت را از گلیمت درازتر کرده‎ای...

::

.

۵ دیدگاه موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۱۹
دکـ لـ مـ هـ

.

 تو از چه، بی‎حیایی را به من  ارزانی داشتی

 که اینگونه حجاب بر سر چشمان دیگران می‎کشانم؟!!

.

۹ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۲۵
دکـ لـ مـ هـ

 یک ویژگی خیلی خوب و پسندیده‎ای که دانشجویان دارند،

 این ویژگیِ پذیرفتنشان است... یعنی صرف اینکه فلان شخص

یا فلان مقام یا فلان استاد این حرف را زده است نمی‎پذیرند.

.

۱۳ دیدگاه موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۲۵
دکـ لـ مـ هـ

.

هرکاری که می‎توانستم انجام دادم،

تا آینده‎ام را شیرین رقم بزنم...

 

۱۵ دیدگاه موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۴۴
دکـ لـ مـ هـ
۶ دیدگاه موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۵۱
دکـ لـ مـ هـ

 یک پک بیشتر از سیگارش نگذشته بود که یک نفر محکم به پشتش

 می‎خورد. سیگار از دهانش بر زمین افتاد. استوار با خشم به آن نوجوان

 نگاه می‎کند. اگر الان چندروز قبل‎تر بود، حتما دمار از روزگارِ آن پسر در می‎آورد!

.

۲۰ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۴۲
دکـ لـ مـ هـ

به آسمان‎ها برو

تا به دور دست‎ها خیره شوم.

مدت‎ها بود که تا نوکِ بینی‎ام را می‎دیدم

اما اگر تو بروی، همه چیز عوض می‎شود

.

۱۲ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۰۲
دکـ لـ مـ هـ

 می‎دانی آقا  

 گاهی آیه‎ها فقط مصداقِ شما می‎شوند

 که آدم یکهو می‎زند به سرش و تریپ عوض می‎کند!

...

۱۰ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۲ ، ۱۹:۴۰
دکـ لـ مـ هـ

 این دل و آن دل می‎کنم. پشتِ ویترین لباس فروشی می‎ایستم...

 نگاهی به پیراهن صورتیِ گل گلی می‎اندازم...

 خیلی زیبا بود... نگاه که به قیمتش کردم جا خوردم... گران است...

 اما ارزش یک لبخندت را دارد... یک نگاه عاشقانه‎ات را...

.

۲۴ دیدگاه موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۲ ، ۱۱:۱۱
دکـ لـ مـ هـ

 من نه می‎دانم شبها چه می‎کنی

 و روزها چطور از خواب بیداری می‎شوی...

.

۶ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۲ ، ۱۵:۱۳
دکـ لـ مـ هـ

 در یک روزِ سرد پاییزی    

 که آسمان دلش گرفته بود

 و تاریکی پشتِ پلکانم، از قلبم می‎گفت

 کتابِ تاخچه‎ی کهنه را

 با دستکشِ گرمِ ابری آشنا کردم

.

۶ دیدگاه موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۲ ، ۲۲:۴۸
دکـ لـ مـ هـ

86/09/12 - ساعت پنج عصر    

- الو... سلام عزیزم...چطوری؟ زنگ زدم بگم تصمیمو گرفتم...

آن شب تلفنی گفت که دورِ تمام دوست‎پسرانش را خط کشیده...

علی‎الحساب می‎خواهد چند ماهی، خودش را برای کنکور آماده کند...

.

۸ دیدگاه موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۲ ، ۲۳:۱۷
دکـ لـ مـ هـ