چگونه روشنفکر شویم!
.
#کافه_نادری!
روشنفکران به آنجا زیاد میروند! هرچند که"روشنفکر" ، معاونت آموزش پردیس در اینباره اظهار بی اطلاعی کرد، اما، ما برای پیوستن به کمپین #ما_همه_روشنفکریم رفتیم کافه نادری!
البته نمیدانم چرا صاحاب کافه اصرار داشت بگوییم"اسمال مشتی"
هرچه هم تلاش کرد گولش را نخوردیم!
پس از پایان دعوا، فرشاد با ه دوچشم، در مصاحبهای گفت:
- چت و پت نگو!
و در ادامه افزود:
- سیب منو بده!
در واکنش به این مصاحبه، صاحاب اصلی کافه نادری که با نام مستعار"کی اف سی"در #آمریکا فعالیت میکند گفت:
از برند کافه نادری در ایران سوء استفاده شده!
حرفی که سبب شد،#عباس_پازوکی از نوادگان مجید سوزوکی ازخود واکنش نشان دهد و بگوید:
- هههه #من_اصلاح_طلبم و روشنفکر!
.
در ادامه #علی_محمدنژاد، سردبیر نشریهی فرهنگی-هنری-سیاسی-اجتماعی-علمی-تخیلی بسیج دانشجویی پردیس امام علی علیهالسلام در اینباره از عباس پازوکی پرسید:
- برای روشنفکر بودن به ابزاری نیاز است عایا؟
وی پاسخ داد:
- کافه نادری!
فرشاد متعجب پرسید:
- چت و پت میگی؟
پازوکی گفت:
- نه بوخودا!
سپس راه رفت و خواند:
توی کافه نادری کنج همون میز بلوط/
دو تا صندلی لهستانی هنوز منتظرن...
.
و در افق محو گردید!
.
بههرحال این سبب شد تا مانیز بخواهیم روشنفکر شویم!
.
البته "قهوه اسپرسو" هم خیلی مهمه!
هرچندکه علی مهدینیا و فرشاد ترک خوردن اما این چیزی از ارزش های ما کم نکرد!
ارزشهای ما آنجایی کم شد که رضاعاطفی سان شاین سفارش داد!
و به گارسونی که گویا دختران را خارج از نوبت سرویس میداد، گفت:
- گارسون، سفارش ما چی شد؟
- گارسون پاسخ داد: پنج دقیقه دیگه!
و ما نفهمیدیم که پنج دقیقه به زبان روشنفکری یعنی نیم ساعت!
نیم ساعتی که از بحث صلح امام حسن(ع) شروع شد، تا کشته شدن دکتر شریعتی!
لذا #کارل_مارکس از نظریه پرداران کافیئیسم در دوران "نادر شاه افشار" یهویی گفت:
همه چیز پول است و انسان پیش از آنکه به سیاست، علم، هنر، دین و ... بپردازد؛ باید بخورد!
سپس در جواب روح الله که گفته بود:
"چت و پت نگو بابا! من با کسی شوخی ندارم" فرمود:
تا میتوانید بخورید! هرچی که شد! فقط بخورید! پیاز هم بخورید!
همین ایدئولوژی بود که سبب شکل گیری گروهک تروریستی #دانش (دولت ابدی ناهار و شام) گردید!
@derakhshanmedia
در ادامه راه روشنفکری، فرشاد که قهوه خود را هم میزد و چشم به دهان رضا دوخته بود و آب از لب و لوچهاش میچکید، گفت:
- منم شام پاین میخوام! نیگا موز داره! برا من تلخه!
علی محمدنژاد هم که چشم به دهن رضا دوخته بود گفت:
- شام پاین نه! سان شاین!!!
و ادامه داد: روشنفکر شدن درد دارد!
باید تلخی چشید...
:::::::::::::::::::::::::::::::
+ گنگیاش را ببخشید