تو را گم کردهست دریا، که هرچه هست از این دریاست
دیگر خسته شدم، خسته، که دنیا موجِ آدم هاست
.
تو را گم کردهست دریا، که هرچه هست از این دریاست
دیگر خسته شدم، خسته، که دنیا موجِ آدم هاست
.
همان موقع که گفت:
کارهای مربوط به خانه برای فاطمه
و کارهای بیرون از خانه برای علی،
فاطمه خوشحال شد
.
.
تو از چه، بیحیایی را به من ارزانی داشتی
که اینگونه حجاب بر سر چشمان دیگران میکشانم؟!!
.
یک ویژگی خیلی خوب و پسندیدهای که دانشجویان دارند،
این ویژگیِ پذیرفتنشان است... یعنی صرف اینکه فلان شخص
یا فلان مقام یا فلان استاد این حرف را زده است نمیپذیرند.
.
یک پک بیشتر از سیگارش نگذشته بود که یک نفر محکم به پشتش
میخورد. سیگار از دهانش بر زمین افتاد. استوار با خشم به آن نوجوان
نگاه میکند. اگر الان چندروز قبلتر بود، حتما دمار از روزگارِ آن پسر در میآورد!
.
به آسمانها برو
تا به دور دستها خیره شوم.
مدتها بود که تا نوکِ بینیام را میدیدم
اما اگر تو بروی، همه چیز عوض میشود
.