ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍ از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍  از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

خدایا
ممنون از این سالهایی که بر من زندگی بخشیدی
تا خودم را به خودت ثابت کنم
با این که از اولش هم میدانستی
همین دکلمه
ناسپاسی را سرایش می کند.
می دانی
درکش برایم سنگین است
که چگونه من و تو، ما می شویم؟!!
که این بهترینِ برکت است.
و تو
همچنان که همچنان
منتظر بازگشت من به سوی ما!
و من
بی خیالِ بی خیال...!
انگار نه انگار
از کجا آمده ام
آمدنم بهرِ چه بود...
____________ ____________
وبلاگ می‌نویسم قربة إلی الله... ان شاءالله
____________ ____________


فهرست موضوعی
محبوب ترین ها
پربحث‌ترین ها
آخرین خاطرات

۱۱۹ مطلب با موضوع «شعر وادب» ثبت شده است

         این دختره رو می‎بینی؟

-          کدوم؟ اونی که از درخت داره بالا میره؟ یا اونی که قلاب گرفته و نیشش بازه؟

-          اِ ! خوب نگاه کن دیگه. اونی که اون گوشه داره میخنده

-          آهان. خب؟

-          مرضیس. دختر خوبیه. هفته پیش باهاش بهم زدم!

.

۱۶ دیدگاه ۰۷ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۳۶
دکـ لـ مـ هـ

.

 ای که از کنج نگاهت به دلم برات می‎کنی

 دستم بگیر و از همه عالَم جدایم کن...

۴ دیدگاه موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۲۴
دکـ لـ مـ هـ

 مغرور می‌شوم

 اینگونه که می‎بینم

 فراوان

 توجه شما و خواهرتان را

 نسبت به خودم

.

۹ دیدگاه موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۴۸
دکـ لـ مـ هـ

 .

غزل‎هایم، عمریست در هوای نبودنت قرنطینه شده‎اند

.

 یک جمعه بیا و غزلی نو باب کن...

۶ دیدگاه موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۱۲
دکـ لـ مـ هـ

الان که از خونه میری بیرون، کلی آدم می‎بینی که دارن روزه خواری

میکنن...

یکی یه بطری آب‎معدنی دستشه... یکی یه لقمه دهنشه!

یکی داره سیگار می‎کشه... یا کمی اونطرف‎تر یه دختر و پسری...!

.

۲۴ دیدگاه موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۳ ، ۱۴:۳۶
دکـ لـ مـ هـ

هرچه دیگران گفتند باورم نشد

امروز دوباره رفتم خودم را در آیینه دیدم،

مات شده بودم،

واقعا این خودم هستم؟؟؟

.

۷ دیدگاه موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۳ ، ۲۳:۱۱
دکـ لـ مـ هـ

می‎خواهم نمایشی از جامِ تو باشم

تا جهانی را به کام جانِ جانان بکشانی...

.

تو، باید بلند پروازی کنی

باید

اصلا خودم را ضمینِ تو می‎کنم...

.

۶ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۳ ، ۱۴:۵۰
دکـ لـ مـ هـ

 تو پرواز در اورست را به من آموختی

که این چنین هیمالیا را به دورِ خود می‎چرخانم

.

و لازمه‌ی اینگونه چرخشی

ملزومش

آموختنِ پرواز در ارتفاعاتِ دلی‎ست

که ایمانش، هوای چنگ هر عقابی را به خود ندیده‎است...

.

۷ دیدگاه موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۳ ، ۱۳:۰۱
دکـ لـ مـ هـ

 تو به کاه‎های درونم بخند

 بخند

 تو که هیچ از من نمی‎دانی

 به خیالت من،

 مترسک‎ِ شالیزارِ روستا

 فقط می‎ترسانم و دیگر هیچ...

.

۱۷ دیدگاه موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۰۹
دکـ لـ مـ هـ

.

چند وقتی‎ست،

که نگاهت بدجوری روی دلم سایه افکنده است

.

۱۲ دیدگاه موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۵۶
دکـ لـ مـ هـ

.

 زندگیِ من 

 مثلِ اوجِ خاطراه‎هایی‎ست

 که در خاطرِ هیچ کسیِ دیگری نمی‎گنجد

 جز

 منِ دیگرِ من...

.

۸ دیدگاه موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۰۸
دکـ لـ مـ هـ

.

 بیست سال، جمعه‎ی بی تو گذرانم آقا

 من از این عادتِ تکراریِ خود خسته شدم

.

۱۴ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۴۸
دکـ لـ مـ هـ