بیست سالِ کوری
جمعه, ۲ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۴۸ ب.ظ
.
بیست سال، جمعهی بی تو گذرانم آقا
من از این عادتِ تکراریِ خود خسته شدم
.
نگرانم
.
نگرانم
.
نگران
.
نگرانِ خودِ بیخود شدهی من آقا
تو همانی که نبودت را توهم زدهام...
.
این همه اهلِ قلم
.
نقشِ قلم
.
رقصِ قلم...!
.
شعر و سهراب و غزل، حافظ و سعدی به کجا؟
من ازین دردِ فراق و غمِ هجران، مُشوش شدهام
.
بیست سال جمعهی بی تو گذرانم آقا
من از این عادتِ تکراریِ خود خسته شدم...