ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍ از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍  از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

خدایا
ممنون از این سالهایی که بر من زندگی بخشیدی
تا خودم را به خودت ثابت کنم
با این که از اولش هم میدانستی
همین دکلمه
ناسپاسی را سرایش می کند.
می دانی
درکش برایم سنگین است
که چگونه من و تو، ما می شویم؟!!
که این بهترینِ برکت است.
و تو
همچنان که همچنان
منتظر بازگشت من به سوی ما!
و من
بی خیالِ بی خیال...!
انگار نه انگار
از کجا آمده ام
آمدنم بهرِ چه بود...
____________ ____________
وبلاگ می‌نویسم قربة إلی الله... ان شاءالله
____________ ____________


فهرست موضوعی
محبوب ترین ها
پربحث‌ترین ها
آخرین خاطرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطرات دورانِ اسارت» ثبت شده است

کتاب‎هایم از آن دست چیزهایی‎ هستند که اصلا دوست ندارم

به کسی قرضشان دهم! نه اینکه خسیس باشم... به این دلیل

که سابقه‎ی درخشانی در قرض دادن کتاب ندارم! رفتنش با خودم

هست، برگشتش با خدا!!!

.

۹ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۳ ، ۲۳:۳۰
دکـ لـ مـ هـ