ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍ از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍  از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

خدایا
ممنون از این سالهایی که بر من زندگی بخشیدی
تا خودم را به خودت ثابت کنم
با این که از اولش هم میدانستی
همین دکلمه
ناسپاسی را سرایش می کند.
می دانی
درکش برایم سنگین است
که چگونه من و تو، ما می شویم؟!!
که این بهترینِ برکت است.
و تو
همچنان که همچنان
منتظر بازگشت من به سوی ما!
و من
بی خیالِ بی خیال...!
انگار نه انگار
از کجا آمده ام
آمدنم بهرِ چه بود...
____________ ____________
وبلاگ می‌نویسم قربة إلی الله... ان شاءالله
____________ ____________


فهرست موضوعی
محبوب ترین ها
پربحث‌ترین ها
آخرین خاطرات

۴۹ مطلب با موضوع «داستانک» ثبت شده است

 

این بگو وبخندهای پسران ودختران

 این ادعای آزادی‎خواهِ بعضی کاندیدا

 این جوانک‎های بدحجابِ شهر انتخابات

 این شعارهای تکراری

 این واین واین...

 مرا یادِ انتخاباتِ سالِ ۸۸ می‎اندازد...

مگر این‎ها نمی‎دانند که تاریخ تکرار می‎شود؟

مهدیه با جلیلی و مهدیه با روحانی چه زیر وبمی داشت.

خُب، آمدنی که با چارتر شروع شود،معلوم است به کجا ختم می‎شود!

مهدیه جای خوبی بود.پاک بود.مقدس بود.کاش همچنان خوب بماند.

.........................................

پ.ن: +ادامه بیان...

۱۰ دیدگاه موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۰۳
دکـ لـ مـ هـ

ما تابعِ حرفِ مردم هستیم و تابع قانونِ اساسی.

پیرو خط امام(ره) وحضرت آقا هستیم و به ولایتِ فقیه ایمانِ قلبی داریم.

ما پامون رو از چارچوبِ قانون،اون‎ورتر نمی‎ذاریم...

جریانِ اصلاحات همیشه این‎گونه بوده وخواهد بود.

...........................................

 

آری،بی‎قانونی اگر درچارچوبِ قانون انجام گیرد،لذت بخش تراست.

پ.ن: خوب است به ادامه‎ی بیان بروید.

۴ دیدگاه موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۰۳
دکـ لـ مـ هـ

                            

هنوز هم نتوانستم یک دلیلِ منطقی برای رد کردنِ یکی از کاندیدا بیاورم.

انصافا خیلی هم خوب است.کارش هم درست است.

اما چه کنم که هیچ چیز عشقِ اول نمی‌شود،

تازه هوای همه‎ی زمینی‎هارا هم دارد،

آخر یک پایش اینجاست،یک پایش بهشت...


..............................

پ.ن: این حداقلش است.

۳ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۱۵
دکـ لـ مـ هـ

                                    

سؤال:

کوکب ۱۲متر پارچه‎ی حریری دارد.او با این مقدار پارچه،چند عدد

روسریِ یک متری می‎تواند بدوزد؟

جواب:

کوکب ۶۰ عدد روسریِ ۲۰ سانتی می‎دوزد!

................................................

حل کردنِ مسئله‎ی فرهنگِ ایران با روشِ اقتصادی،حکایتِ همین مسئله است.

۲ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۰۹
دکـ لـ مـ هـ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۰ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۰۸
دکـ لـ مـ هـ

انسان در زبانش مخفی‎ست،
این زبان در دهان نمی‎گنجد...

۱ دیدگاه موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۱۰
دکـ لـ مـ هـ

     

-شعار؟

درحد مرتضایی‎فر

-ستادهای قرِ توکمر؟

درحد قاسم آبادی

-چالش‎های سیاسی؟

به محمود گفتم بیاد

-عکسِ ... با عمش توپارک؟

شوهرعمش نمی‎ذاره

-تصاویرِ ترحم زا؟

Adobe Photoshop CS6 13.0

-فی سبیل الله؟

در حد ریا

-دوربین؟

تنظیم

  لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ...

۳ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۲۳
دکـ لـ مـ هـ


چی فکر می‎کردیم و چی شد!
اجناس مشابه زیادن. هر گردی هم مسلما گردو نیست!
می‎ترسم اصلح را با افضح اشتباه بگیرم...

................................
پ.ن: وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ (بقره 11)
پ.ن: نخوا گرمیه خوابِ چشمِ کسی،بذاره که بیداری یادت بره.
۱۱ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۲ ۲۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۲۹
دکـ لـ مـ هـ



میای؟ناز نکن دیگه! بیا خُب؟بیا دیگه!

چی؟ رد صلاحیت می‎شی؟

خب به درک! فوقش رد بشی،ما هدفمون چیز دیگست.

راستی، یه متن دارم آماده می‎کنم،هر وقت که رد شدی یه مصاحبه‎ی کوبنده باید انجام بدی...

همون چیزایی رو که نوشتمو میگیا!نه کم‎تر نه بیشتر.

علی الحساب برو یه مصاحبه بکن بگو تا حضرت آقا اجازه نده من نمیام،

بعدش برو ثبت‎نام کن.

تقلب که جواب نداد،بذار ایندفعه انتخاباتِ آزاد رو بهانه کنیم...

۳ دیدگاه موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۸:۵۹
دکـ لـ مـ هـ

                    


بخشی ازمکالمه‎ی من باکارمند بانک موقع افتتاح حساب:
- کارمند: شغلت چیه؟
- من : فرهنگی هستم،
 کارمند یه نیگا به همکارِ خانومش انداخت وبا نیشخند گفت:
- من‎ که نگفتم بی‎فرهنگی!(حالا همکارش نیشش تا بنا گوش باز می‎شه!)فرهنگی که شغل نمی‎شه!
- من: شما خودت شغلت چیه؟
- کارمند: خب معلومه، من کارمندم دیگه!
- من: خب اگه شما کارمندی،پس منم فرهنگیم...!



پ.ن:اونجا کلی الکی حرف بهم می‎زد که به اصطلاح خودشو جلو همکارش شیرین کنه!منم که متخصص تو تیکه انداختن! بیچاره چندبار بدجور ضایع شد!
۶ دیدگاه موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۸:۰۵
دکـ لـ مـ هـ

  

 گفت: می‎تونی یه نمونه‎ خوب برام مثال بزنی؟

 گفتم: نمونش حضرت زهرا(س)...

۵ دیدگاه موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۲ ، ۱۴:۳۸
دکـ لـ مـ هـ

بهش گفتم: یعنی چی این کارت؟

شروع کرد به توجیه کردن،

حرفاش که تموم شد گفتم؛گاهی اوقات آدم برای کارایی که می‎کنه توجیهاتی میاره

که خودشم قبول نداره،چه برسه به دیگران!

گفت:مهم خداست،خدا که دیگری نیست،ازخودمونه...

۲ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۲ ، ۱۳:۵۲
دکـ لـ مـ هـ