ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍ از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍  از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

خدایا
ممنون از این سالهایی که بر من زندگی بخشیدی
تا خودم را به خودت ثابت کنم
با این که از اولش هم میدانستی
همین دکلمه
ناسپاسی را سرایش می کند.
می دانی
درکش برایم سنگین است
که چگونه من و تو، ما می شویم؟!!
که این بهترینِ برکت است.
و تو
همچنان که همچنان
منتظر بازگشت من به سوی ما!
و من
بی خیالِ بی خیال...!
انگار نه انگار
از کجا آمده ام
آمدنم بهرِ چه بود...
____________ ____________
وبلاگ می‌نویسم قربة إلی الله... ان شاءالله
____________ ____________


فهرست موضوعی
محبوب ترین ها
پربحث‌ترین ها
آخرین خاطرات

ادبیاتِ چینی

يكشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۵۲ ب.ظ

بهش گفتم: یعنی چی این کارت؟

شروع کرد به توجیه کردن،

حرفاش که تموم شد گفتم؛گاهی اوقات آدم برای کارایی که می‎کنه توجیهاتی میاره

که خودشم قبول نداره،چه برسه به دیگران!

گفت:مهم خداست،خدا که دیگری نیست،ازخودمونه...

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۲۵
دکـ لـ مـ هـ

خدا

داستانک

دیدگاه  (۲)

مرا ببر به " منم " ؛ آن منی که خالقِ آنی
همان منی که غزل خوب میسرود زمانی

رسیده ام به " خودم " ؛ مثلِ سایه ام که ندارد
به جز نشانیِ من در ضمیرِ خویش نشانی

میانِ " من " و " خودم " یک هبوط فاصله دارم
به بعدِ پیری و گم گشته ای به نامِ جوانی

به خود رسیدن هم ، نوعی توقف است و سوال
چرا به پاسخِ من لال مانده اند معانی ؟

به من رسیدنم - اما : رسیدنی است که تنها
تو میتوانی و باید مرا به من برسانی ...

" محمد علی بهمنی "
التماسِ دعا
پاسخ:
محتاجیم به دعا؛
یاعلی

آخه پسر تو ایمیلاتو چک نمی کنی مگه!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بچک دیگه

پاسخ:
چشم،
الان

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی