کانالِ کمیل
سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۱۷ ب.ظ
.
همین که گفتن؛ اجازه دادن از داخلِ کانال کمیل عبور کنیم...! حال
و هوای بچهها حسابی شهدایی شد...
ازونجایی که کاروان باید به موقع به مکان بعدی میرسید، قرار شد
بریم پایین و قدم زنان از کانال عبور کنیم و بعدش سوار اتوبوس شیم.
اما... مگه میشد از این فرصتی که گیر کسی نمیاد به راحتی گذشت؟!
بچهها یکی یکی میرفتن پایین و مداح هم شروع کرد به خوندن نوحه.
زمینِ کمیل حسابی زمین گیرمون کرد! هر کسی که میرفت پایین هنوز
چند قدم بر نداشته روی خاک کانال میفتاد!!!
فضا... فضای عجیبی بود.
عدهای نشسته. عدهای تو سجده و عدهای پهلوگرفته...
.
آخرش هم باورم نشد... شاید بقیه هم مثلِ من بودن!
کسی فکرش رو نمیکرد بخوایم توی این کانال قدم بزنیم.
مکانی که دور تا دورش رو سیم خاردار گرفتن و اجازه ورود کسی رو به داخل نمیدن.
۹۳/۱۲/۰۵