تو را گم کردهست دریا، که هرچه هست از این دریاست
دیگر خسته شدم، خسته، که دنیا موجِ آدم هاست
.
تو را گم کردهست دریا، که هرچه هست از این دریاست
دیگر خسته شدم، خسته، که دنیا موجِ آدم هاست
.
همان موقع که گفت:
کارهای مربوط به خانه برای فاطمه
و کارهای بیرون از خانه برای علی،
فاطمه خوشحال شد
.
.
تو از چه، بیحیایی را به من ارزانی داشتی
که اینگونه حجاب بر سر چشمان دیگران میکشانم؟!!
.
به آسمانها برو
تا به دور دستها خیره شوم.
مدتها بود که تا نوکِ بینیام را میدیدم
اما اگر تو بروی، همه چیز عوض میشود
.
میدانی آقا
گاهی آیهها فقط مصداقِ شما میشوند
که آدم یکهو میزند به سرش و تریپ عوض میکند!
...
این دل و آن دل میکنم. پشتِ ویترین لباس فروشی میایستم...
نگاهی به پیراهن صورتیِ گل گلی میاندازم...
خیلی زیبا بود... نگاه که به قیمتش کردم جا خوردم... گران است...
اما ارزش یک لبخندت را دارد... یک نگاه عاشقانهات را...
.
گاهی تورا ازیک طریق، عاشق تقاضا میکنم
گاهی صدا، گاهی دعا، گاهی تمنا میکنم...
دوستان همه رفتند و من راهی ندارم، در دلم
خود را میانِ عاشقان، زائر مهیا میکنم!
.