کُما
من وفا را، گریهها را، خندهها را، دوست دارم
من تبِ کوچِ پرنده در هوا را دوست دارم
لحظههای شادمانه، گریههای کودکانه
لیلی و مجنون و شیرین، قصهها را دوست دارم
فصلِ پاییزِ بهاری، شهر باران، یادگاری
آسمانش، ابرهایش، این هوا را دوست دارم
باز باران باترانه، چکههای سقفِ خانه
زوزهی بادِ شبانه، این صدا را دوست دارم
من غذاهای محلی، ، پختِ بی بی، چرب و چیلی
دورِ سفره، ابتدا را، انتها را دوست دارم
من صداهای شبانه، هیولای کودکانه
سایههای پشتِ شیشه، اژدها را دوست دارم
خاطراتِ کودکی را، خوردنِ قایمکی را
دوست دارم، از همه دنیا رها را دوست دارم
من سرودِ عاشقانه، قافیه های ترانه
این کمای شاعرانه، بارالها دوست دارم
هر نوایی که تورا دید، ادا اطوارش گداییست
نازِ شستش، هم شما را هم گدا را دوست دارم
شور و شین عاشقان را باتو خواهم داشت وگر نه
گورِ باباهای آنها ، من شمارا دوست دارم
تو لقایی، تو لوایی، تو مرا دائم دوایی
یاالهی...بارالهی، این ثنا را دوست دارم
بی ترانه، با زبانِ بی زبانی، کودکانه
من خدا را، من خدا را، من خدا را دوست دارم
دکلمه هم در هوایت، نه بماند نه بمیرد
زندگی بادا باد، من این کما را دوست دارم
دکــلـمـهـ
.
احساستون توی این شعر خیلی زیباست
ایول