یک پک بیشتر از سیگارش نگذشته بود که یک نفر محکم به پشتش
میخورد. سیگار از دهانش بر زمین افتاد. استوار با خشم به آن نوجوان
نگاه میکند. اگر الان چندروز قبلتر بود، حتما دمار از روزگارِ آن پسر در میآورد!
.
تو میدانی انسان برای آدم بودن نیاز به ایمان دارد؟!
البته خیلیها هستند که دوست ندارند بدانند! اما به گمانم تو بدانی.
حالا هرچه که هست آدم بودن را دوست داری...این را خوب میدانم.
.
به آسمانها برو
تا به دور دستها خیره شوم.
مدتها بود که تا نوکِ بینیام را میدیدم
اما اگر تو بروی، همه چیز عوض میشود
.