ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍ از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍  از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

خدایا
ممنون از این سالهایی که بر من زندگی بخشیدی
تا خودم را به خودت ثابت کنم
با این که از اولش هم میدانستی
همین دکلمه
ناسپاسی را سرایش می کند.
می دانی
درکش برایم سنگین است
که چگونه من و تو، ما می شویم؟!!
که این بهترینِ برکت است.
و تو
همچنان که همچنان
منتظر بازگشت من به سوی ما!
و من
بی خیالِ بی خیال...!
انگار نه انگار
از کجا آمده ام
آمدنم بهرِ چه بود...
____________ ____________
وبلاگ می‌نویسم قربة إلی الله... ان شاءالله
____________ ____________


فهرست موضوعی
محبوب ترین ها
پربحث‌ترین ها
آخرین خاطرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میرزا یونس استادسرایی» ثبت شده است

چرا این نَه را نمی‌فهمند سردار؟؟؟

چرا نمی‎فهمند که سردار، نه می‎سازد... نه می‎بازد؟!

چرا نمی‌فهمند سردار؟

چرا نمی‌فهمند که نه باید سر به سر سردار گذاشت

و نه سرش را برداشت؟!

 وآن‎گاه که سرت را برداشتند، سرّش دودمانشان را فنا داد!

و آن‎ها باز هم نفهمیدند!

نفهمیدند

که سرِّ تو

چگونه سر به سرِ خودسرانِ سرسپرده‎ گذاشت!

خیره‎سرانی که هنوز هم باور ندارند

که  رشت  از خونِ غیرتِ توست!

گویی همچنان منتظرِ یک "نَه"ی دیگرند... سردار

۱۰ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۳ ، ۱۶:۵۴
دکـ لـ مـ هـ