ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍ از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍  از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

خدایا
ممنون از این سالهایی که بر من زندگی بخشیدی
تا خودم را به خودت ثابت کنم
با این که از اولش هم میدانستی
همین دکلمه
ناسپاسی را سرایش می کند.
می دانی
درکش برایم سنگین است
که چگونه من و تو، ما می شویم؟!!
که این بهترینِ برکت است.
و تو
همچنان که همچنان
منتظر بازگشت من به سوی ما!
و من
بی خیالِ بی خیال...!
انگار نه انگار
از کجا آمده ام
آمدنم بهرِ چه بود...
____________ ____________
وبلاگ می‌نویسم قربة إلی الله... ان شاءالله
____________ ____________


فهرست موضوعی
محبوب ترین ها
پربحث‌ترین ها
آخرین خاطرات

خادم الشهدا

جمعه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۲۸ ب.ظ

نورِ چشمی‌های دانشگاهمان

.

شرمنده بابتِ دیرآمدن‌هایم!
حقیقتا این روزها حسابی گنگ شده‌ام! نمی‌دانم با این "اخیرا" چطور برخورد کنم!
تا بخودم می‌آیم، می‌بینم گذشته
و من مانده‌ام گذشته‌های نگذشته در من!

.

 +

 +

دیدگاه  (۴)

خیلی متن زیبایی بود
مردن..شهادت
به آقا سعید سلام برسونین
نمی دونستم رفیقتونه
پاسخ:
دنیا چقد توی این فضا کوچیکتر شده :)
تشکر
:( امیدوارم زودتر بهتر بشید...
پاسخ:
ختم به شهادت ان‌شاءالله :)
۱۷ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۰۵ احسن الحدیث
ان شالله تکرار میشود
پاسخ:
ان‌شاءالله
(البته ایجور که بوهاش میاد، گویا شهدا حالاحالاها باما کار دارن:)  الحمدلله
حقیقتا اگر شهید نشویم باید بمیریم........
پاسخ:
باید شهید شد

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی