یک دخترِ خوب
.
- این دختره رو میبینی؟
- کدوم؟ اونی که از درخت داره بالا میره؟ یا اونی که قلاب گرفته و نیشش بازه؟
- اِ ! خوب نگاه کن دیگه. اونی که اون گوشه داره میخنده
- آهان. خب؟
- مرضیس. دختر خوبیه. هفته پیش باهاش بهم زدم!
- چه جالب! تو که بهم زدی، پس با کی میخواستی ازدواج کنی که؟؟؟
- نــه، این او نیس. این یکی عکسو نگاه
- اینه؟
- نه، این مریمه. از بچه های حقوقه. روزانه میخونه. ازون خر خوناس. امیر و مرتضی هردو میخوان باهاش
دوس شن. اما دختره جفتشونو محل نمیکنه و دنباله منه!!! دختر خوبیه!
- این جور که تو تعریف میکنی. انگار یه دانشکده دنبالشن. حتما خیلی خوبه دیگه! پس مبارکه :)
- چی چیو مبارکه؟ این نیس که! این عکسو نگاه. اونی که تیشرت صورتی پوشیده. از بچههای
ادبیاته. دوستِ یکی از همکلاسیامه که تو نمیشناسیش. اون خواهرش تو کلاسِ ماس. خیلی دختر خوب
و درسخونیه!!! حالا اینو نگاه
- اِ ؟! دانیال؟ یه لحظه صبر کن بینم. چند دقیقس فقط داری عکسای دخترای مردمو بهم نشون میدی!
تو این عکسارو از کجا آوردی؟؟؟ توی گوشیت چیکار میکنه؟
- اِ؟ یعنی چی دست من چی میکنه؟ خب بچه های دانشکدن دیگه! دخترام عکسای مارو دارن. این
که عجیب نیس.
.
بقیه بچههارو کاری بهشون ندارم. اما دانیال رو خیلی وقته که میشناسم. یه شش هفت سالی میشه.
از دبیرستان باهم بودیم. پسر خوبی بود. البته الانم هست. اما...
پسر مومنی که اون موقعها یه ولایت فقیه میگفت و ده تا حضرت آقا از دهنش میومد بیرون! کسی که این
دختر قرطیها رو اصلا در شأن خودش نمیدید. طوری شده که دیگه...
از وقتی که پا تو این دانشگاه گذاشت حسابی عوض شد. البته این عوض شدن که طبیعیه، اما کاش در جهت
مثبتش. چنان تحت تأثیر جو و اساتید منورالفکرش قرار گرفت که الان همه مشکلات و معضلات جامعه رو از تفکرات
حضرت آقا و کارای احمدی نژادی میدونه!
تا میام بشینم یه بحثی کنم و یه استدلالی بیارم، شروع میکنه از جامعه گفتن و از قولِ داتشمندان غربی حرف
زدن و با یه باد توی گلو انداختن دائم ایسم ها و ایست ها رو تلفظ کردن! که رخصت هر مباحثه ای رو به
کسی نمیده.
اگه بخوام از دین و دیدگاه اسلام هم حرفی بزنم، به قول بچههای علوم اجتماعی، علمی نیست!
البته که اینها از جای دیگه آب میخوره. چندتای دیگه از دوستانم هم رفتن توی این وادیها. دلیلش شاید خیلی
پیچیده نباشه. وقتی جو حاکم طوری باشه که همه دنبال اساتیدی باشند که تو اروپا درس خوندن و دوران فتنه و
بعد اون چندین بار ممنوع از تدریس شدن(که در این دوران دریچهی امید به روی اینگونه اساتید گشودهتر
شده تا به وظیفه مقدسِ منورالفکریشون برسن)، تهش این میشه که بعد چند ترم، یه دانشجوی غرب زده با
کلی ایسمهای مطلق تحویل جامعهی با سواد ما میدن!
باید هم به الهام و مرضیه و سارا و مریم که با چندین نفر دوست شدن و عکسهای شخصیشون( وقتی میگم
شخصی خودتون درک کنید) دست پسراست و آخر هفتهها با پسرهای دانشکده توی لاین و وایبر و واتس اپ قرار
میذارن، بگن دختر خوب!!!
.
- کجایی پَ؟ علی؟ اینا.... این دخترس. خیلی دختر خوب و درس خونیه. همه از خداشونه که با
چنیین دختری باشن. اسمش ساراس. خوشگله؟
...
+همیشه با بچههای تربیت معلم مشکل داشتم وکلی نقد بهشون داشتم که اینا میخوان بشن معلیمین آینده! اما وقتی
به یاد گذشته با بچههای دوران دبیرستان دور همی میگیریم، تازه میفهمم این بچههای تربیت معلم چقد فرشتن نسبت به
دانشجوهای دیگه !
+این پست برگرفته از یک رویداد واقعی در دانشگاه گیلان بود. البته دانشگاه گیلان خوبهایی هم دارد که خیلی خوبند :)
+ به کسی بر نخورد لطفا. دردِ دلی بود که باید نوشته میشد.
+ *میلاد کریمه اهل بیت و روز دختر مبارک* +