ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍ از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍  از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

خدایا
ممنون از این سالهایی که بر من زندگی بخشیدی
تا خودم را به خودت ثابت کنم
با این که از اولش هم میدانستی
همین دکلمه
ناسپاسی را سرایش می کند.
می دانی
درکش برایم سنگین است
که چگونه من و تو، ما می شویم؟!!
که این بهترینِ برکت است.
و تو
همچنان که همچنان
منتظر بازگشت من به سوی ما!
و من
بی خیالِ بی خیال...!
انگار نه انگار
از کجا آمده ام
آمدنم بهرِ چه بود...
____________ ____________
وبلاگ می‌نویسم قربة إلی الله... ان شاءالله
____________ ____________


فهرست موضوعی
محبوب ترین ها
پربحث‌ترین ها
آخرین خاطرات

آب و رویاء 3

دوشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۹:۰۸ ب.ظ


اسیر بیابان شدن بدجور کلافه‎ات می‎‌کند.
مگر بیابان با آب معنا دارد؟!
فرقِ من و تو را فهمیدم
تو در بیابان، آب را سراب می‎دانی
من،رویاء

دیدگاه  (۳)

هچی میگی!
پاسخ:
خیر
۱۲ تیر ۹۲ ، ۱۴:۳۱ رند پارسی
خدا را جست وجو کردم،
در کنایس یهود،
و در جانب دیوار غربی.
در کلیساهای نصرانی،
بر روی صلیب،
در پی او می گشتم.
به پرستشگاه‌های هندیان سرکشیدم.
به مسجد رفتم،
به کعبه در معبد او را جست وجو کردم.
و در مراسم و قربانی ها.
در نماز و یوگا، خدا را طلبیدم.
تا این که ندای خدا را شنیدم که به من می‌گفت:
ای بنده من! کجا را جست وجو می کنی؟
من کنار تو هستم.
اگر تو جوینده حقیقی باشی،
مرا می بینی مرا در لحظه‌ای از زمان دیدار خواهی کرد...

"کبیرعارف هندی"
پاسخ:
  و خدایی که در این نزدیکی‎ست...
قشنگ بود.
پاسخ:
ممنون

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی