ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍ از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

ب‍‌ع‍‌ض‍‌ی‍  از چ‍‌ی‍‌‍‌زه‍‌ا را، ف‍‌ق‍‌ط بای‍‌د دک‍‌ل‍‌م‍‌ه‍ ک‍‌رد...

خدایا
ممنون از این سالهایی که بر من زندگی بخشیدی
تا خودم را به خودت ثابت کنم
با این که از اولش هم میدانستی
همین دکلمه
ناسپاسی را سرایش می کند.
می دانی
درکش برایم سنگین است
که چگونه من و تو، ما می شویم؟!!
که این بهترینِ برکت است.
و تو
همچنان که همچنان
منتظر بازگشت من به سوی ما!
و من
بی خیالِ بی خیال...!
انگار نه انگار
از کجا آمده ام
آمدنم بهرِ چه بود...
____________ ____________
وبلاگ می‌نویسم قربة إلی الله... ان شاءالله
____________ ____________


فهرست موضوعی
محبوب ترین ها
پربحث‌ترین ها
آخرین خاطرات

تافته‎ی جدا بافته...

يكشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۵۸ ب.ظ

    می‎روم تا انتقام سیلیِ زهرا بگیرم

وقتی بانامحرم سربه زیر صحبت می‎کنم،می‎گویند؛آدم ندیده

وقتی تحویل سال به مزارشهدا می‎روم،می‎گویند؛تافته‎ی جدا بافته

وقتی برای دوری ازگناه ازجماعت دور می‎شوم،می‎گویند؛خودسر

واینبار لباس مشکی برای بافاطمه بودن تن می‎کنم،می‎گویند؛اُمل

آری،من تافته‎ای جدا بافته‎ام

اصلا بافته شدنی که به‎دست فاطمه باشد...

ومن این را دوست دارم.

می‎خواهم ازاین جماعت بروم،

پشت سرم آب نریزید،میلِ بازگشت ندارم

آب نریزید،لااقل به حرمتِ اینکه فاطمه بامن است

باشد که انتقام سیلیِ زهرا بگیرم...

 

پ.ن:فاطمه،فاطمه،فاطمه،فاطمه،فاطمه،فاطمه،فاطمه ...

دیدگاه  (۰)

بدون نظر

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی